یاشاریاشار، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

تولدت مبارک

آخرین املا

بالاخره یک سال تحصیلی رو پشت سر گذاشتی و  من و بابا همچنان بهت افتخار می کنیم.  پسر گلم دیگه باسواد شده و می تونه تمامی کلمات رو بخونه و بنویسه. آخرین املایی رو که تو دفترت نوشتی رو برات می نویسم. یک خاطره قشنگ از اون روز داری. خانم سلطانی جونی ازتون خواسته بود که شغل مورد نظرتون رو در املا بنویسید. تو هم شغل پلیس و نانوا رو انتخاب کردی. عزیزکم یاشار جان : امیدوارم در هر شغلی که باشی موفق و شاد زندگی کنی و مثل همیشه من و بابایی جونی رو شاد کنی.                            &nb...
27 تير 1392

آبله مرغان

امروز یه دونه نسبتا کوچیک  رو شکمت زده بود و مرتب اون رو  می خاروندی. شک کردم شاید آبله مرغان باشه. آخه امیرعباس اون هفته ای داشت و تو هم باهاش در تماس بودی. شب که شد  5 تا از همون دونه ها روی پشتت زد و من هم مطمئن بودم که بله!! پسر ما آبله مرغان داشت و  اون شب خدا رو شکر خیلی اذیت نشد. خوب من به خیال اینکه امیرعباس خیلی خفیف زده بود، احتمال خفیف زدن رو به تو می دادم. فردا صبح که از خواب بلند شدی دیدم بله!! روی  شکم و پشتت پرشده بود. از بعد از ظهر تب کردی و دونه های مبارکت همچنان مرتب بیرون می زد. این جریان تا 5 روز اول ادامه داشت و تو هم خیلی اذیت شدی. آخه  تو برعکس امیرعباس خیلی شدیدتر بودی. حتی...
22 تير 1392
1